خون گریه می کنم...
گیرم که میسوزانید. گیرم که می زنید. گیرم که می کشید. با رویش جوانه چه می کنید؟
با چشمهای بارانی عاشق چه می کنید؟ با دستهای پینه بسته مادران شهدا چه می کنید؟ با سجاده های معطر بجامانده از یارانمان چه می کنید؟ با لباس های خاکی رنگمان. با سربندهای سرخ مان؟ برای شما گریه می کنیم. شاید که برگردید. منتظریم...
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸ ساعت 13:49 توسط من
|